برای من

الهی در جلال رحمانی و در کمال سبحانی... تو را به رحمانیتت قسم...

برای من

الهی در جلال رحمانی و در کمال سبحانی... تو را به رحمانیتت قسم...

این روزا، هنوز نرفته، فکر برگشتن مث خوره افتاده به جونم. میون این هجوم افکار یهو توجهم جلب شد به گذشته ام. به اینکه هیچ وقت تو زندگیم روحیه برگشتن رو نداشتم. اگه رفتم، رفتم. برای همیشه. حتی اگه لحظاتی رو تجربه کردم که با همه وجودم دلم خاسته برگردم، بازم اینکارو نکردم. آره. وقتی به گذشته ام نگاه میکنم میبینم من آدم برگشتن نیستم. حالا هر چه که بشود. 

البته این یه جور ویژگی تحسین برانگیز نیست. شاید باید یه موقه هایی برگشت. کسی چه میدونه....

دنیای این روزای من حسابی خاکستریه. هر چیزی توش ممکنه...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد