برای من

الهی در جلال رحمانی و در کمال سبحانی... تو را به رحمانیتت قسم...

برای من

الهی در جلال رحمانی و در کمال سبحانی... تو را به رحمانیتت قسم...

تو ساختمون کناری بزن و بکوبه. صداش همش میاد.... اهنگای شاد و عروسی طور. یهو دلم هوای لرزیدن و دوست داشتن کرد. چقدر دورم از احساس این روزا... 

نظرات 3 + ارسال نظر
... پنج‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 02:10 ق.ظ

این نوشته ها واسه کیه؟ وقتی هیچ کس نمیخونه...
این همه نظرات(0) یعنی چی باز هم نوشتن؟
من درک نمی کنم... شاید من آدمی ام که تا دیده نشم نمی تونم کاری کنم... نمی دونم.

نوشته ها واسه دل خودمه. برام مهم نیست کسی بخونه یا نه

پندار و پارسا جمعه 16 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 02:15 ق.ظ

تو دل ِ ما هم بزن و بکوبه؛ منتهی از نوع دیگه‌...

khodam یکشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 03:27 ق.ظ http://khodekhodam.blogsky.com/

سلام

امیدوارم خوب باشی، خیلی وقته من دیگه تو وبلاگ نویسی فعال نیستم، بعد چند وقت وبلاگمو نگاه می کردم یادت افتادم، چه خبر؟

سلام. اره همه یجورایی کم شده حضور وبلاگیشون. خبر که میشه گذر عمر و هزار جور اتفاق که وقتی بعد چند سال نگاه میکنی میبینی چند انم مهم نبودن. تو همونی و داری زندگیتو میکنی، گیرم یکم پیرتر شده باشی. شما چه ها میکنی??

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد