دلم گرفته عجیب و غریب... اونقدر غرق خودم و افکارم بودم که متوجه شدم تو جلسه جلو اون همه خارجی اشکام سرازیر شدن.
یه سری حرفا رو نمیشه زد. حجم حرفهای نگفتنی دلم بدجور بزرگ شده.
*
آدم بتونه اشتباهات خودشو ببینه هم خوبه هم خیلی درد داره. من مشکل خودمو خوب میبینم. میدونم کجاها دارم بد میرم جلو. خیلی درد داره... خیلی... خدایا خودت کمکن کن. نذار یه روز پشیمون بشم.
*
اونی که رو ما نری!!ده بود....
*
با تشکر از تیم محبوبم آلمان عزیز که کانه تراکتور همه رو له می کنه و به جلو میتازه. جنازهی بعدی اسپانیاست...