برای من

الهی در جلال رحمانی و در کمال سبحانی... تو را به رحمانیتت قسم...

برای من

الهی در جلال رحمانی و در کمال سبحانی... تو را به رحمانیتت قسم...

دورها آوائیست... که مرا میخواند

روز تعطیل همگی به خیر!

ساعت 8.5 از خواب بلند می شم... مامان بابا و داداش جونی بیدارن. نامزد داداش جونی هم اومده پیشمون و قراره همه باهم یه سفر یه روزه برن شمال برای کاری... مامان همه چیو جمع و جور میکنه و خلاصه میرن. بهم میسپره که برای شام که همه می رسن یه چیزی درست کنم... اولش یک کم غرغر میکنم و بعد میگم باشه... البته همش فیلمه چون من عاشق آشپزیم... البته نمیدونم چرا دستپخت خودمو دوست نمیدارم... حالا نظر بقیه رو نمیدونم. حکمن اونقدر قابل تحمل هست که میگن تو شام امشبو بپز. از میون چند تا گزینه (لوبیا پلو، عدسپلو، قرمه سبزی و پاستا) قرمه سبزیو انتخاب میکنم... من عاشق غذاها و خوراکی های ترشم... از شما چه پنهان آخرین باری که شمال رفتیم مامانم یک عالمه از انواع و اقسام ترشیجات رو خریداری کرد و من الان یهو یادشون افتادم! خوب تصمیم گرفتم توی قرمه سبزیم ازون ترشیا هم بریزم!!! الانم رفتم دم یخچالو درشون آوردمو دونه دونه بوشون کردم و از بوی یکیشون خیلی بیشتر خوشم اومد... اینه که همونو استفاده میکنم... به نظرم قرمه سبزیمو خوشمزه تر میکنه.

جهت پر نمودن اوقات فراغت امروزم تصمیم گرفتم فیلم نگاه کنم... البته من زیاد فیلمی نیستم و ترجیح میدم کتاب بخونم... اما خوب قرعه امروز به نام فیلم افتاد... میرم سراغ dvd های خواهره و از میون چند صد dvd یکیشو میکشم بیرون. فیلم My Life. اول فیلم با صحبتای یه پسر بچه با خداوند آغاز میشه... دعای اون بچه واسم جالب بود گفتم مضمونشو واسه شما هم بذارم تا بخونید.  

God… Please, Please… I wish you there to be a circus in my backyard. Not a fake circus… A real one with clowns and acrobats and everything. If you do this, I will tell everybody and you will be in television and newspapers and you’ll get more money for church. Oh god! Please make this come true. 

 

PS1: فیلم بدی نبود!

PS2: اگر شب احیا بیدار موندید... منو هم دعا کنید...

PS3: آدم قدرتمند کسیه که هیچ وقت از قدرتش استفاده نمیکنه...

PS4: Sometimes silence steps to the fore…

نظرات 26 + ارسال نظر
فاطی بلا جمعه 29 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 04:27 ب.ظ http://delakam20e.blogfa.com

چه حالی کردم اووووووووول شدم...

:)

حرفه ای ترین جامعه مجازی ایرانی ها جمعه 29 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 04:32 ب.ظ http://www.oko.ir

جای قلم توانای شما در حرفه ای ترین جامعه مجازی ایرانی ها خالی ست...

فاطی بلا جمعه 29 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 04:34 ب.ظ http://delakam20e.blogfa.com

واای چقد ذائقهمون شبیه!
با خونده ات دهنم جمع شد و یه صدای قورت از گلوم اومد.(آب دهنم بود.مجبور شدم قورتش بدم والا سرازیر میشد.)
این پاستا دیگه چه غذاییه؟تا حالا نشنیدم اسمشو.؟
فکردم میخوای بگی شب اگه بیدار بودین بیاین فیلمو تیریف میکنم....!
مناجاتشم با اینکه دست و پا شکسته حالیم شد اما جالب بود.ولی برای تقویت زبانم خواهشمندم ترجمه اش رو هم بزاری.(البته با این کارت بیشتر تنبلی مو تقویت میکنی.نمیرم سراغ دیکشنری!)

شاد باشی.

جدی؟ ایول!
وای شرمنده...
یه نوع غذای ایتالیایی که با تنوع زیادی میشه انونو پخت...
میگفته: خدایا اگر تو توی حیاط عقبی خونمون یه سیرک برام بفرستی. یه سیرک واقعی با دلقکها و آکروباتها و... اونوخ منم به همه میگم و تو مشهور میشی و صداش توی تلویزیون و روزنامه ها در میاد و پول بیشتری از کلیسا عایدت میشه!

فاطمه جمعه 29 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 04:44 ب.ظ

به به... به به
خواهر جونم ، مهمون نمیخوام.من میمیرم برای قرمه سبزی

پس یه پا آشپزی برای خودت ها

بفرمائیددددددددد... قدمتون روی چشم...

زندگی جمعه 29 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 04:52 ب.ظ

ایده جونی برات فرستادم اگه دیدی خبر بده گمشون نکنیااا

قرمه سبزی به این سختی پختی آفرین

مرسی... ممنون. رسید. تا دیدم دیلیتش میکنم... نگران نباش...

اینموریکس جمعه 29 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 05:10 ب.ظ http://inmorix.persianblog.ir

سلام...امیدوارم غذای امشب خوب از آب در بیادمطمئن هستم که دست پختت عالیه ...میدونی چرا؟؟؟(یجورایی مربوطه به دانشگاهت)

ممنون. شما لطف دارید... دستپخت چه ربطی به دانشگاه آدم داره؟ چرا نمیخوای قبول کنی دانشگاه من از مال تو بهتره؟!!!

ال - وای جمعه 29 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 05:42 ب.ظ

امیدوارم حداقل دیگران دوست داشته باشند که بعیده!

بذار بخورن... ببینیم چی میشه

پیرهن پری جمعه 29 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 05:42 ب.ظ http://pirhanpari.blogsky.com

وااای ماه رمضونی این همه اسم خوراکی آی خوشمزه ... !
وااای گشنم شد

شرمنده... امیدوارم که لااقل خوشمزه بشه...

ال - وای جمعه 29 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 05:44 ب.ظ

می دونی خوش به حال خدا چقدر کارش در مقابل تو و خواسته هات سادست ...

آره دیگه... من اونقدر خدا رو دوست دارم که کارای سخت جبو ژاش نمیذارم :دی

نازلی شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 10:06 ق.ظ http://darentezarmojeze.blogsky.com

منم قورمه سبزی.
این دعای این بچه معرکه بود من این فیلم رو ندیدم ولی حتما میگم برام بیارن. بچه ها عالین. این هالیوودی ها هم میگردن چه سوژه هایی پیدا میکنه عمرن به مغز ما نمیرسه.
از اون جمله آخرت هم خوشم اومد.قبل از انگلیسیه.

آره به نظر منم خیلی جالب بود... آره خلاقیتشون بالاست...

بهاره شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 10:19 ق.ظ http://rouzmaregiha.blogsky.com

سلام ایده جونم اینا
به به چه پست خوشمزه ایمنم از اون خورش میخوام مطمئنم خیلی خوشمزه شده
من این فیلم و ندیدم... باید فیلم قشنگی باشه میگیرمش.
با پ.ن۳ خیلی حال کردم
از خودت مواظبت باش دوستم:-*

آره خوب شده بود... فقط یه مشکل دداشت... مث خورشتهای مامانها روش از روغن سیاه نشده بود... یعنی روش روغن وای نستاده بود... درگوشت بگم که بعدن شک کردم شاید سبزیشو اشتباهی ریختم...
فیلم بدی نبود... ببینش. ضرر نداره.
آره خودمم همینطور... پ.ن ۳ رو میگم!

میلاد شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 12:51 ب.ظ

+ سلام خواهر جان!
+ خیلی حس بدیه که ببینی این‌جا مطلب هست اما به خاطر عدم دست‌رسی زیاد به اینترنت نتونی نظر بدی
+‌چه سحر خیز! روز جمعه که آدم 8.5 بیدار نمی‌شه آخه! حیف نیست نعمت خدا رو استفاده نمی‌کنین؟ منم از قضا آشپزی رو خیــــــــــــــلی دوست دارم منتها آشپزی منو خیلی دوست نداره!
+ واااای ... گفتین قرمه‌سبزی ... یعنی زبون روزه‌ای هلاک شدم رفتم ... قرمه سبزی ... با لیموعمانی‌های توش ... (من دیگه مُردم!) تازه اون همه ترشی هم بریزی توش ... خدایا!
+ به به ... این فیلمه رو فک کنم چند وقت پیشا بود دیدم. اون دعاهه خیلی واقعا جای تامل داره! هر چند که کل فیلم فوق العاده نبود.
+ اون شعر سهراب رو، شهرام ناظری توی «در گلستانه» می‌خونه، و واقعا هم عالی می‌خونه. عنوان مطلب رو که دیدم حسرت خوردم که چرا این‌جا امکان گوش کردنشو ندارم
+ موفق باشین!

سلام. :) خوش میگذره؟
ممنون که علی رغم ذیق وقت کامنت گذاشتین... اما نمیدونم چرا این کامنتتو یه جوری بود... مثل همیشه نبود انگار. حالا یا خودم تو عوالم دیگه بودم موقع خوندنش یا تو تو عوالم دیگه بودی موقع نوشتنش... ؛)
علت سرعت در جواب هم برمیگرده به اینکه امتحان رو دادیم و منتظریم کارنامه اعمالمونه رو بدن دستمون! :دی
یادمه یه بار به یکی گفتم موفق باشید... گفت هستم!!!!! اون دیگه احتمالن دانشگاه هاروارد درس خونده چون دست منم از پشت بسته :دی

صبا شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 01:04 ب.ظ http://www.hichkare.wordpress.com

سلامممممممممم

دهنم آب افتاد ... من میمیرم واسه قرمه سبزی ...
وقتی داره رو چراغ قل قل میکنه و برنج هم داره دم میکشه ، مست میشم ... یه جورایی از حال میرم.

محتاجیم به دعا عزیزم

اره اتفاقن منم مقادیر متنابهی از خورشت رو همونجا بالای سر قابلمه در حال جوش نوش جان کردم!!!!
حتمن... مارو فراموش نکنید.

میلاد شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 01:18 ب.ظ

مطلب شمام متفاوت بود حال و هواش. نه؟
احتمالا هم شوما تو عوالم دیگه‌ای هستی هم ما!
امیدواریم امتحان مربوطه را خیب داده باشین.
خوش هم می‌گذره. البته تموم شد دیگه. امروز به امید خدا راهی منزل هستیم :دی
الان جای شما خالی ... در همون کلاسی هستیم که اون باری بودیم و در نتیجه می‌توانیم اقدام به تَکَمنُت (کامنت در باب رباعی تفعلل) بنماییم.
اون موری هم که گفتین برای سر افطار و اینا - اگه یادتونه هنوز :دی - چند دفعه‌ای اقدام نمودیم که اگه کارگر افتاد بعدا دست ما رو هم بگیرین :دی

نمیدونم... اره خوب اینم هست.
بازم نمیدونم...
امتحان که همانا تحویل بسته های کاری به رئیس مربوطه میباشد!
به سلامتی.
بابا عربی.... بابا از بیخ عرب...
برای سر افطار؟ یادم نیس.... زود بیا بگو منظورت کدوم مورد بود؟
----
راستی برنامه american idol رو میبینی؟ دنبال میکنی؟

میلاد شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 01:19 ب.ظ

مور = مورد !!!!
(بقیه سوتی‌هام رو یادم نیست :دی)

:)

علی شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 01:26 ب.ظ http://siakia99.blogfa.com

حالا شام چطور از آب در اومد؟!

والا مزش خوب بود اما قیافش همچین مث قرمه های مامان پز نشده بود... دلم میخواس یه وجب روغن روش واسته که اینطوری نشد!!! :دی

راجر شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 06:04 ب.ظ http://www.tomorrowwillbecome.persianblog.ir

سلام
دیروز که روز تطیل من نبود بجاش امروز و فرداس
منم الان باید برم به قورمه سبزیم (ینی قورمه سبزی درس کنم ) چون نوبت منه بچه هام خوششون اومده
این فیلمرم من ندیدم ولی به نظرم نمیاد چیز ویجه ای باشه این یکیم ببین : ئای لایف ویث اوت می ( خارجی بخون )
تازه یه کلاس مزخرف نمی دونم فایننشیال کورپوریت بود چه کوفتی بود داشتیم ....
در ضمن من اصولن مارو دعا نمی کنم چون نیش
می زنه تازه کجاشو دیدی (سلیقه رو می گما )
تی سی

آها... خوب شما باکلاسید شمبه یه شمبه تعطیلتون میکنن! ما بیکلاسا تو ایرون پن شمبه جمه تعطیل میشیم!
خوب هر کسی خودش میفهمه چی واسش ویژه است و چی نه...
فاینانس میخونی؟ البته تو ایرون که ازین چیزا نداریم. میشه مالی!
عب نداره دعا نکنید!

راجر شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 06:05 ب.ظ http://www.tomorrowwillbecome.persianblog.ir

راستی ترجه هرم برا فاطی بلا اشتبا ترجمه کردی البته یه کوچولوشو ...

من کلی ترجمه کردم. مفهومو برسونه کافیه. اما ممنون به خاطر حسن توجهت.:)

اینموریکس شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 08:14 ب.ظ http://inmorix.persianblog.ir

اون مطلبی رو که من نگرفتم یه بحث فلسفی بود بین عقاید پارانویدزی فروید و عقاید ماکوالیری گوته....یکم سطحش از دانشگاههایی که فقط رشته فنی دارن بالاتره

نگرفتن نگرفتنه دیگه! چه تو هاروارد چه تو دانشگاه شوما!!! :دی خوب حرص نخورد دادش

علی شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 09:53 ب.ظ http://medicineman.persianblog.ir

فیلم فقط LOST
اگه شب های قدر یک لحظه هم به یاد ما بودی خیلی ممنونم

راستی اسم اون خانومه یادم اومد...
شما هم همچنین

مشی یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 12:19 ب.ظ http://mashi.blogsky.com

سیلام ایدی جون!
چطوری؟ جیگمل خانوم من عینک نمی زنم! اون شعر الهام بخشش یه دختر با سگ بود تو کوچه!
منظورم عینک آفتابی بود! چون ما آفتاب رو دوس داریم اما عینک می زنیم من تصمیم گرفتم دیگه تو پاییز عینک آفتابی نزنم!
مسافرت خوش بگذره! من تازه از مسافرت اومدم ! لاهیجان و رامسر بودیم. ببینم تو قورمه سبزی چی می ریزی مادر؟؟
این پسر بچهه چقدر ناز رازو نیاز کرده! می خواسته سر خدا رو هم گول بماله!!

ای بابا... من همش میزنم تو باقلی ها در مورد نوشته های تو...
ترشی آلوچه!!!!
آره جالب بود واسه منم...

صبا یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 03:05 ب.ظ http://www.hichkare.wordpress.com

سلام ایده جونم

دستت درد نکنه خانومی رنگ اینجا رو درست کردی ...
چشمم روشن شد.

خواهش... کاری نکردم خواهر!

راجر یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 07:53 ب.ظ http://www.tomorrowwillbecome.persianblog.ir

وا
مگه من گفتم ارادت رو بذار کنار...
جریان همون چشمهارا باید شسته ه...
نگرفتی منظور من چیه دادا
میگم دکتری بگو باشه...

خانوم زیگزاگ یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 11:41 ب.ظ http://Daily.30n.ir

من آشپزیم در حده صفره!!! حالا قرمه سبزیت خوشمزه شد؟!!
وای چه ناز دعا کرده این پسمله...

نگران نباش به موقعش همه چیو یاد میگیری! آره مزش خوب بود...
بیشتر بامزه بود به نظرم دعاش

راجر دوشنبه 1 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 11:19 ب.ظ http://www.tomorrowwillbecome.persianblog.ir

حالا چرابهت بر می خوره
مگه من گفتم که دعا نمی کنم
تازه کلیم دعا کردم...

بر نخورده!!!!
ممنون... شوما لطف داری :)

نازلی سه‌شنبه 2 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 09:55 ق.ظ

ایده جونی چرا آپ نمیکنی پس ؟ کجایی خوبی؟ نگران شدم.

نه نگران نشو... خوبم... آپ کردم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد