برای من

الهی در جلال رحمانی و در کمال سبحانی... تو را به رحمانیتت قسم...

برای من

الهی در جلال رحمانی و در کمال سبحانی... تو را به رحمانیتت قسم...

من و بی خوابی و یه عالمه کار!!!

بـــه بـــه... دوست جونیام... حـــال شما؟ بابت تاخیر عرز! میخوام! ممنون که جویای حالم بودید... خیلی لطف داشتید.

والا جونم واستون بگه که دو هفته‌ای که گذشت بسی برام سخت و پرمشغله بود. فشار کاری زیاد، سرماخوردگی وحشتناک و ماموریت کاری بیموقع... جلسات ماراتونی از صبح تا شب و ... خلاصه سرتونو درد نیارم اول صبح شصت تا قرص مینداختم بالا میرفتم تو جلسه آخر شبم میرفتم تو اتاق و هر کاری میکردم خوابم نمیبرد! اما خوب بالاخره این دوهفته جون کندن نتیجه بخش بود و حسن ختامش هم مقارن شد با یه پاداش قابل توجه که خستگی رو از تنم بیرون برد... البته بدم نمیومد امروز رو بیکار میبودم... اما متاسفانه کله صبح 5 تا کار دبش آوردن رو میزم...

*

کلن میون جماعت خارجی با ایتالیایی ها احساس راحتی بیشتری دارم. شاید به خاطر اینه که فرهنگشون بیشتر به ما شباهت داره. توی جلسات این مدت بهم میگفتم Nice Lady! و من کلی خوش خوشانم میشد! با یه شرکت آفریقایی هم جلسه داشتیم واسه اولین بار... مدیر حقوقیشون منو که دید میگفت باورم نمیشه شما خانوم باشید! (ما مدت زیادی بود که با هم مکاتبه کاری داشتیم). میگفت من در تمام این مدت فکر میکرد کسی که باهام مکاتبه داره یه مرد گنده‌س! و خیلی واسش تعجب برانگیز بود. حالا من نفهمیدم اینکه منو با یه مرد گنده اشتباه گرفته جای خوشحالی داره یا ناراحتی!!!! :دی

*

خوب من اعتراف میکنم که خیلی خوش شانسم!!!! حساب بانکیمو که چک کردم توی صورتحسابم نوشته شده هفته پیش یکی مبلغ 100هزار تومن دستی به حساب من پول ریخته!!! والا من نه به کسی پولی قرض داده بودم و نه کسی شماره حساب منو داره. خلاصه که نفهمیدیم پوله از کجا به ما رسید، اما کلی خوش خوشانم شد! انصافن کسی ازین شانسا داره؟؟؟؟؟؟

*

دیدین یه وقتایی پیش میاد حس میکنید چقدر همه چیز خوب و عالیه... چقدر راضی و آروم هستید... چقدر لحظاتی که توش نفس میکشید زیبا هستن؟ مدتیه همچین حسی نسبت به زندگیم دارم... یه وقتایی میگم نکنه خوابم و الان بیدارم میکنن... اما نه! همه چیز واقعیه... و من خیلی خوشحالم... امیدوارم که حجم شادیهای شما هم زیاد باشه و سایشون مستدام...

نظرات 39 + ارسال نظر
فاطمه شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 09:06 ق.ظ

به به... به به
چشممان به جمال ایده خانم منور شد.

اون پاداشه چی بوده هان؟هان؟

خوشحالم که خستگی ها و مشکلاتت به سرانجام خوبی رسیده

قلبون شوما!!!!
هیشی! اون پاداشه هیشی! :دی
مرسی... خدا رو شکر

مشی شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 09:21 ق.ظ http://mashi.blogsky.com

سیلام ایدی جون!
این پست قبلیت مصداق این شعره:
من عاشق دگری ام و شاید دگری عاشق دگری.
خوب پس نبودی حال کردی!!!!!!!! جیگر! اونوری همه فک می کنن اینایی که ایمیل می زنن و نگو می کنن باید مرد باشن اما باید بدونن که زنا هم نگوشیئیشن بلتند!!!!!! من باز دوباره امروز شعرمو نیاورده بیدم تا بقیه ش رو آپ کنم دوستم! فردا می آپم!!!!!!!!!
من الان شدیدا" به اون پول دستی که به حسابت ریخته شده نیاز دارم!!!!!!!!!!

اره واقعن... راست میگی
نمیدونم اونها که باید بازتر از این حرفا فک کنن... آقاهه چشاش چارتا شده بودک ه بیا و ببین ها...
ای بابا شوور کردی فراموش کار شدی مادرجون :دی
خوب یه هفته اگر صبر کنی حقوق ماهیانه توی حسابته!

صبا شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 09:38 ق.ظ http://www.hichkare.wordpress.com

سلام ایده جونم ... خیلیخوشحالم که حالت خیلی خوبه عزیزم

بابا پس همش با این خارجکیا میپری دیگه مارو تحویل نمیگیری دیگه! .... شوخی کردم

میگم ممکنه همونجوری که این پوله اومده تو حسابت همونجوری هم خود به خود از حسابت برداشته بشه ... یعنی شاید اشتباه بانکی بوده


دیگه بیخبر نزاری بری ها!!!!!!!!!!!!!!!

بابا این خارجیا که باهاشون پریدن کلاس نداره... همش گرفتاریه و کار و استرس...
شاید اشتباه بانکی بوده... اما من خیلی باهوش تر از این حرفام... حسابمو خالی کردم که کسی نتونه چیزی برداره :دییییییییییییییی
ببشخ صبا جان... حادثه های کاری که خبر نمیکنه... ممنون که یادم بودی

زندگی شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 10:21 ق.ظ http://onsetoflife.blogsky.com

اول از همه که خسته نباشی خانم خانما
دوم از همه تا باشه از این خستگی ها که بعدش خوش خوشانمون کنن
سوم از همه ایشالله شادیت فزون شود ( یادم به شعر روز معلم افتاد که میخوندیم ای معلم عزیز افتخار ملک ما شادیت فزون شود .... تا همین جاش یادمه)
چهارم از همه مماخ قرمزت ماله سرماخوردگی بود آیا؟

آره سرما خورده بودم خواهر جون... مرسی که به یادم بودی...
آره ایشالا همه تلاش آدمها نتیجه بده و کلن همه ادمها شاد و راضی باشن از زندگیشون....

نازلی شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 10:32 ق.ظ http://darentezarmojeze.blogsky.com/

الان بهتری ایده جون؟؟ خدارو شکر
من هم گاهی اوقات دقیقا مثل حالتی که در موضوع آخر گفته بودی میشم. خیلی احساس خوبیه.
مراقب خودت باش.

الان کمی بهترم. صدا که ندارم فقط تصویره... کمی هم بیحالم و سرمم درد میکنه...
اره خیلی حس خوبیه... ایشالا مستدام باشه...
ممنون از احوالپرسیت دوست جان...

بهاره شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 10:32 ق.ظ http://rouzmaregiha.blogsky.com

ســـــــلام ایده جونم اینا
خوفی؟
چه عجب از این طرفا
واقعا خسته نباشی از اینهمه کار ولی خوشبحالتون که رئیس روساتون آدمای بافکر و ملاحظه ای هستند و اگه اینهمه کار میریزند رو سر کارمنداشون عوضش با پاداشای خوب خستگی و از تنشون درمیارند... رئیس روسای ما که کوچکترین بهره ای از مشخصات رئیس روسای شما نبرده اند... از تک تک کارمنداشون اندازه ۱۰ نفر کار میکشن و تو بگو یه قرون، هم بهشون پاداش نمیدند
الان حالت چطوره؟ سرماخوردگیت بهتر شد دوستم؟
بابا پولدار... بابا خوش شانس...
ایشالا همیشه این حس و حال و داشته باشی ایده جونم و همیشه ایام به کامت باشه دوستم جونم
از خودت مواظبت باش عسیسم:-*

به به خوبی بهاره جان؟
مرسی منم خوبم کمی بهتریم...
اره واقعن خسته نباشم... من همیشه ماه رمضونها کمر فیل شکستم بس که کارهام یهو زیاد میشه... پارسال خوب بود چون باعث میشد زمان زودتر بگذره اما امسال انگار ضعیفتر شده باشم همش ضعف دارم و سردرد اما خوب جرات دارم مگه کارن نکنم؟ خلاصه مثل اسب میدوییم...
خدا رو شکر من از کارم خیلی راضیم... یه زمانی نمیدونم با کدوم عقلی میخواستم بیام بیرون... هرچند رئیسم هیچ وقت به روم نمیاره و تعریف نمیکنه اما میتونم حس کنم قدرمو میدونه و همین کافیه واسم.
اره دیگه میگن ادم خوبیها که بهش سرازیر بشن همه باهم و یه دفعه ای میان...
قلبون تو... بازم مرسی که به یادم بودی

میلاد شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 11:59 ق.ظ http://alivingbeing.blogsky.com

+ سلام.
+ ایشالا یه روزی هم بشه یکی تزش رو به ما تقدیم کنه!
+ مریضی هم که گویا رفع شده کلی خوش‌حال (خوچحال :دی) گشتیم. فقط گاهی سین‌ها رو شین می‌گید که اونم ایشالا درست می‌شه :دی
+ ان‌شاءالله خدا تعداد پاداش‌ها را زیاد نموده مقادیرشان را چاق‌تر بنماید! (شاید از قِبَلش یه چیزی هم به ما رسید :دی)
+ بابا نایس لیدی! بابا کلاس! بابا مکاتبهٔ خارجکی! (از خودتون یاد گرفتم :دی)
+ من از ایتالیایی‌ها (خاصّه از نوع پیتزا) خوشم می‌آید اساسی. شاید به قول شما به خاطر همین تقارب فرهنگی باشه! ولی یه چیز جالب در مورد ایتالیا اینه که تنها کشوری هست توی اروپا که وقتی توی خیابوناش قدم می‌زنی باید مراقب جیب‌برها و کیف قاپ‌ها باشی (یه نمه تقارب فرهنگی دارن با ما!)
+ خدا ان‌شاءالله یه مقدار از این شانس‌ها به ما عطا نماید (الهی آمین!) و یک نفری یه مقدار چند میلیون تومن بریزه به حساب ما! حالا اگه چــــــند میلیون نشد همون یکی‌ش هم بسه! باور کنید! اصلا می‌خواید شماره حساب بدم؟ :دی
+ حجم شادی‌هاتون ایشالا بشه سه برابر که نه، اصلا چهار برابر! مگه ما بخیلیم؟ فقط یه کمی هم به ما بدین لازمه! اصلا ایشالا انقد شادی‌هاتون زیاد بشه که بتونید نظردهی همهٔ مطالبتون رو بذارین باشه!
+ «سخت می‌سوزم از این واژهٔ آسان فراق
و هراسانم از اندیشهٔ امکان فراق»
«ای تو دلیل بودن مهرت مرا برافروخت
یک‌دم نمی‌فروشم این غم به شهریاران»
؟
(این شاید بار هفتمه که دارم ارسال می‌کنم نظر رو! اگه نشه دیگه باید برم از خونه نظر بدم :( )

+سلام.
+ایشالا... خوب چون تو هنوز تز ندادی میتونی تزت رو به منم تقدیم کنی!!!
+ اره این سین شین کردنها خیلی باعث آبروریزی شده... اخه نیست ملت خبر ندارن من سرما خوردم... گمونشون میزنه نکنه مهتادم!!!
+:دی
+بابا استعداد یادگیری!
+میبینم که ایتالیا هم رفتی؟ بابا اون قضیه یادگیری و اینا رو اونجاها یک کم تمرین میکردی خوب!
+:دی نه به من نده! من ازین اشتباها نمیکنم...
+ شما که خودتون شاد و شنگولید که... دنیا واسه شما جوونها هنوز کلی کش میاد... گاهی وقتها حس میکنم واسه خیلی چیزها وقت ندارم... یا وقتش گذشته... دلم میگیره... شما ۴-۵ سالی جلوترین.
+مرسی بابت این همه استواری و پایمردی در ارسال نظر... که خیلی هم کامل و جامع بود مثل همیشه... از خوندن کامنتهات همیشه لذت میبرم دوست جون.

میلاد شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 12:00 ب.ظ http://alivingbeing.blogsky.com

oh yessss!!!!!
نظرم رفت!!! هی!
ولی این خیلی نامردیه! من می‌تونستم اول یا نهایتا دوم باشم :(

اره موفق شدی...
در مورد خط آخر هم جواب دارم اما سکوت میکنم...

میلاد شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 01:44 ب.ظ http://alivingbeing.blogsky.com

ببینید بعد می‌گید به من نگید مادرجون! راستی! خواهر ما از شما ۱۴ ماه کوچیک‌تره، بهتون بگیم خواهر‌جون! چه‌طوره؟ :دی

۱۴ ماه خیلیه!!! خیلی!!!! خوب عیب نداره! خواهر جونم بدی نیست!

اینموریکس شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 10:42 ب.ظ http://inmorix.persianblog.ir

ای بابا این پولو من ریختم به حسابت....یادم رفت بهت بگم....بابت همون قضیه پولشویی هستش که گفتی آشنا دارم کارتو راه میندازم....به کسی نمیگم...نگران نباش

من؟ من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اونوخ شماره حساب چند نفرو گرفتی ازین صدتومنیا واسشون ریختی؟ میخوام سرجمع مبلع پولشویی رو بدونم! من گفتم تو با این خارجی ها میپلکی مورد داری! اصلن از قیافت معلوم بود!

[ بدون نام ] شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 10:46 ب.ظ

راستی خوش بحالت که همش با این خارجیها میپلکی؟؟؟؟خیلی حال میده باهاشون خارجکی ضحبت میکنی؟؟خارجی صحبت میکنی اونا اونوقت میفهمن؟؟؟جل الخالق.....

باز تو به من حسودیت شد؟ پس چی که میفهمن! فک کردی لهجه م مثل تو هست که هیچی نفهمن بر و بر نگام کنن :دی

اینموریکس شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 10:46 ب.ظ http://inmorix.persianblog.ir

راستی خوش بحالت که همش با این خارجیها میپلکی؟؟؟؟خیلی حال میده باهاشون خارجکی ضحبت میکنی؟؟خارجی صحبت میکنی اونا اونوقت میفهمن؟؟؟جل الخالق.....

علی یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 12:52 ق.ظ http://siakia99.blogfa.com

مواظب اونی که میگه ؛چه خانوم مهربونی؛ باش...!!!

بابا روابط کاری ما ازین حسابا برنمیداره... خیالتون راحت.

گستاخ یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 09:07 ق.ظ http://gostakhi.blogsky.com

اگه بانک صادرات هست پس قطعا نرم افزارشون دچار اشکال هست چون من یه واریزی 350 هزار تومن داشتم که به حساب طرف هم رفته اما از من کم نشده ! یه حالییییییییییییییییییییی داد

نه بانک صادرات نبود... اما عجب حالی کردی خدایی... تو از منم خوشانس تر بودی!!!

من آزادم یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 10:32 ق.ظ http://www.man-azadam.blogfa.com

آخ پول مفتی چقدر می چسبه.........همیشه خوش باشی

دقیقن! خیلی...

سارا یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 12:58 ب.ظ http://adomide.com/

همه لحظه های زندگی زیبا هستند.

اون که بله... سنسورای چشم ما آدمها گاهی دقتشونو از دست میدن.

فاطمه یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 02:43 ب.ظ

هوراااااااااااااااااااااا
ایده جونم
قالب نو مبارک
امروز بیکار بودی نه؟!هی زود به زود جواب میدی ، تغییر دکوراسیون و اینا

امروز تا ظهر داشتم امتحان پس میدادم از ظهر به عبدم منتظر بودم کارنامه اعمالمو بپیچن رئیس محترم!!! استرس داشتم اینه که زدم تو کار تغییر وبلاگ :دی خلاصه عصری با میلاد نشستیم من هی پررو پررو دستور دادم آقا میلادم بنده خدا چاره ای جز انجام نداشت... دستش درد نکنه...
من همون موقع پیجت کردم تو مسنجر کلی ذوق از خودم در کردم فک کنم نبودی خواهر جون....

امیر یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 03:41 ب.ظ

به به اول که تغییر دکوراسیون دادی مبارک.

خیلی خوشحالم که خوبی! همیشه خوب باش!

پاداش چند بود من هم شریک! بریم اروپا خرجش کنیم؟
(چه باحال فارسی نوشتم!)

دوست دارم همیشه خوب باشم... خدا رو شکر...
اوهوکی... میدونی ف... داره میاد ایرون! کمتر از یه ماه دیگه... میخوام با اون برم مالزی دوبی جایی پولا رو خرج کنم... خیلی خوچحالم!!!

راجر یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 03:49 ب.ظ http://www.tomorrowwillbecome.persianblog.ir

سلام
بابا نایس لیدی.....
البته با این که کلن ایتالیاییا یه چیز دیگن که موافقم... و این که یو رو با یه مرد گنده اشتبا گرفته بود و فهمیده بود که اشتبا گرفته خوشحالی داره... اونم از اون جهت (امیدورام تو دیگه ذهن منحرفت خراب نباشه )
-------------------------
در مورد اونیم که وختی وجود نداره خب نداره دیگه آدم مجبور نیس که زورکی بگه نه هس بعد که نیس بگه نه از بین رف... سخ نیسا...

و اینکه احیانن همینطوره ... خوشم میاد که با آدم فهمیده ای طرفیا

بیزحمت اگه می خوای همین جا بجوابی و می خوایم که من بخونمش بهم یه ندا بده ...

دقیقن... یه حال دیگه داره این ایتالیا!!!
ذهن منحرفم خراب نشه یعنی چی اونوخ؟ اگه منحرفه که خرابه بالفطره! اما من قبلنا همیشه اولین برداشت ذهنیم منفیه بود... و منحرفه! اما الان واس خودم کلی آدم شدم و برادشت اولیه م خوبه است و نامنحرفه!!!
----
آره خوب اینو که راست میگی... خوب بعضی وقتا خیلیا ملاحضه کاری میکنن!!!
چشم...

نازلی یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 05:14 ب.ظ http://darentezarmojeze.blogsky.com/

اه ایده جون صفحه ات چه شکلی شد . بامزه شد دوسش دارم فقط یه کم غریبه است.

عادت میکنی خوب عسیسم!!!

مهسا یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 06:24 ب.ظ http://citywithoutsun.blogfa.com

سلام.ممنون از لطفتون که به من منت گذاشتید و سر زدین.اشالله همه لحظات زندگیتون پر شور و مثبت و شاد باشه.
از حسن نظرتون ممنون

خواهش دارم

پیرهن پری یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 07:46 ب.ظ

امان از این خستگی آ و فشارآی درسی و کاری و روحی و جسمی و اینا .. !
کم نمیکشیم که
....
شاید یکی شماره حسابو اشتباهی زده
میشه اونجوری هم بشه یعنی ؟ دی
ولی خوب حالا تو چیکار داری چی شده که اینجوری شده ؟!
مهم اون ۱۰۰ تومن ه است :دی

اره من کاری ندارم کی اون پولو ریخته که! عمرن!!!
آره خستگی که هست و کاریشم نمیشه کرد... خوب زندگی همه همینه...

اینموریکس یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 09:56 ب.ظ http://inmorix.persianblog.ir

بابا قالب نو مبارک....شیرینیش رو لطفا نپیچون...مستقیم برو

مرسی ممنون... بابا من پیچم کجا بود؟

علی دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 12:52 ق.ظ http://siakia99.blogfa.com

دکوراسیون نو مبارک.
خیال ما که ناراحت نبود....اما از من میشنوی همه چیز ؛ا ز این حسابا ؛ برمیداره!!!

اوکی! حواس ما جمعه

فاطی بلا دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 02:43 ق.ظ http://delakam20e.blogfa.com

اولین سلام آشناییمون تقدیم ایده خانوم.
اینطور که فهمیدم قالب عوضیدیمبارکه.
میگم نگو فرهنگ ایتالیایی ها شبیه فرهنگمونه خوشت میاد.بگو بهت گفتن nice lady بیشتر ازشون خوشت میاد
اینکه رییس پول درشت داده خیلی خوبه.اما بهتر اینه که آرزو کنم به شادی و سلامتی خرجش کنی.آمین
من کلا زود صمیمی میشم.ناراحت نشی ها.برات آرزویموفقیت روز افزون دارم.

سلام فاطمه جان...
ممنون. اره دیگه بالاخره خوش اومدن ما هم باید یه حسابی داشته باشه...
دقیقن... الهی آمین.
خواهش دارم خانوم... ممنون

فاطمه دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 07:57 ق.ظ

اره نبودم گلم
کلاس بودم از همون میلاد میپرسیدی بهت میگفت.

ولی قشنگه قالبت واقعا.از قبلی که بهتره.حداقلش اینه که رنگ و آب داره.

بعد البته بگم ها کاره این آقا میلاد ما هم درسته(بعدا باهاش حساب میکنم )

خوبی خوشگل خانوم؟
مرسیییییییییییییی... خودمم خیلی دوستش داشتم... آره این میلاد آقای شما حسابی کار درسته! دستش درد نکنه! بهش گفتم از خجالتش در میام!!! از خودش بپرس بهت میگه! :دی

مشی دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 08:31 ق.ظ http://mashi.blogsky.com

اول صُبی قالب نو مبارک!!!!!!!
دمب شما سچارک!!!!!!!!!!! بالاخره حال پیدا کردی خونه تکونی کنی ایدی جون!!!

اره دیگه... بالاخره خونه تکونی...

زندگی دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 09:00 ق.ظ http://onsetoflife.blogsky.com

خانم خانما تغییر و تحول ایجاد کردی مبارکه .....
سال نو آوری و شکوفایی دیگه .....

آره مادر دیدم شکوفا که نمیشم... لااقل نو بشم :دی

صبا دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 10:46 ق.ظ http://www.hichkare.wordpress.com

یه لحظه فک کردم اشتباهی اومدم!!!!!!


خدا نکشدت دختر


مبارکه

نه مادر جون... درست اومدی... :دی

شادی دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 10:50 ق.ظ http://shadi1987.blogfa.com

واییییییییی چه خوشمل شده اینجا دوست میدارم تنوع رو خیلی خوشل شده خیلی

راستی منم خیلی ایتالیا یی ها رو دوست دارم شنیدم خلق خوشون شبیه ما ایرانی هاست خوش به حالت روزه می گیری من روز اول روزه گرفتم حالم بد شد دیگه نگرفتم خیلی دوست دارم

جدی؟ تو اتاق خواب میریزی به هم منم وبلاگ!!!
مرسی... منم همینطور. ایشالا همیشه خوب باشی.

مشی دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 12:58 ب.ظ http://mashi.blogsky.com

جیگمل خانومی ! برداشتت از آدمک بر عسک بوده! آدمک ندای وجدان آدماست. ندای وجدان خیلی هم خوبه!

عجب! میام دوباره میخونمش ببینم چی بوده جریان

محمد رضا دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 03:55 ب.ظ

سلام!
روز بخیر!
طاعات قبول باشه!
از این کامنتا بزاریم که اشکال نداره!؟

نه خیر... چه ایرادی:)

راجر دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 04:01 ب.ظ http://www.tomorrowwillbecome.persianblog.ir

من تا اونجایی که می دونم ملاحظه اینجوری بوده ها ....
شایدم ایتالیاییا اینجوری می نویسن...

راجع به جواب هم منظورم این بود که من هی فرت و فرت نمیام ممولن ... برا همین گفتم اگه زحمت نیس یا اون ور بجوابین یا مث اینبار یه ندا بدین...

من ملاحظه رو اشتب نوشتم؟ حتمن دستم رو کیبور اشتب رفته خودمم میدونم دیکته درستش چیه.
چشم خبرتون میکنم...

یاسمن دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 05:02 ب.ظ http://mehrabooni-sedaghat.blogfa.com/

فکر کنم اون صد تومن قرار بوده به حساب من ریخته شه!!! اشتب شده!!! زود باش پس بده!!!

چشم! شوما جون بخواه خواهر جون! بذار من تو ببینم!

نیمه خالی لیوان دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 08:42 ب.ظ


نایس لیدی ِ مرد گنده ء خوش شانس کاری ...
یه اسفند برای خودت دود کن مادر

راست میگی؟ اسفندم داره یعنی؟ خوچ به حالم پس!

میلاد دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 11:34 ب.ظ http://alivingbeing.blogsky.com

ای بابا خواهر جان! شما چرا آپ نمی‌کنی :دی
من در طول سه روز اخیر بیش از بیست بار اومدم توی وبلاگتون. خب یه کاری کنید ما امیدمونو از دست ندیم دیگه :دی

وای شرمنده م کردین... دیدم یکی هی زنگ میزنه در میره تو بودی؟؟؟؟؟؟؟ :دی
چشم امروز دیگه میخوام آپ کنم! دیگه!!!

خانوم زیگزاگ سه‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 12:10 ق.ظ http://Daily.30n.ir

اونیم که با یه مرده گنده اشتبات گرفتن خوشالی داره عسیسم! ینی خیلی خوب کارتو انجام میدی که فک کردن مردی!!! امیدوارم همیشه روزات به همین قشنگیو خوبی که میگی باشه...

چه لوس که ملت فک میکنن هر کی کارو خوب انجام میده مرده.... بزنم بکشمشون؟ نه جون ایده جلومو نگیر.... بزنم بکشمشوننننننن!

علی سه‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 01:34 ق.ظ http://www.mylostdreams.com/

در مورد ایتالیایی ها کاملا و صد در صد با شما موافقم. من خودم ده سالی تو ایتالیا زندگی کردم و هیچوقت اونجا نه احساس غربت کردم و از چیزی و یا کسی ناراحت شدم. چند نفر از بهترین دوستهای زندگیم هم همین بچه های ایتالیایی هستند. یکی از با احساس ترین آدمهای دنیا بعد از ایرانی ها همین مردم خوب ایتالیا هستند. امیدوارم که همیشه خوشجال باشید و حساب بانکیتون همیشه پر باشه.

اون خاطره تلفن عمومی شما شاهکار بود! باور بفرمائید.
خوب پس خیلی هم اشتباه نکردم در موردشون...

علی سه‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 05:03 ق.ظ http://www.mylostdreams.com/

با سلامی دوباره. با اجازه سایت برای من را به لیست یاران آشنای رویاهای گمشده اضافه کردم.

ممنون.... لطف دارید. اجازه هم نمیخواد. :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد