برای من

الهی در جلال رحمانی و در کمال سبحانی... تو را به رحمانیتت قسم...

برای من

الهی در جلال رحمانی و در کمال سبحانی... تو را به رحمانیتت قسم...

These Perfect Moments

آی خوشحالم این روزا! آی رو فرمم این روزا! آی آی آی! آی این روزا! سایتون مستدام "این روزا"!!!

آی حال میکنم با این لاک بنفشی که زدم و با حرکت انگشتام روی کیبورد هی چشمنوازی میکنه!  

آی چشمم همش به اون بیسکویت موزی روی میزمه که مامانم عوض ساقه طلایی توی سبد تغذیه امروزم گذاشته!!!!!!!!

آی کیف کردم رئیسم تمام کامنتهامو بی برو برگرد تحویل اون شرکت اسپانیایی داد! آی خوش خوشانمان شد!!!

آی هادی ساعی خیلی محشری! عجب اعتماد به نفسی عجب روحیه‌ای... آی دمت گرم!

آی دلم میخواد یه سفر برم مالزی یا ایتالیا! عجیب دلم هوای سفر اینطوری کرده! حتی شده تنها!

آی دارم یخ می‌زنم زیر باد خنک این اسپلیت‌ها... اما صدام درنمیاد!

آی دلم هوای دوستای اون ور آبم رو کرده... اما دستم به هیچ کدومشون نمی‌رسه!

آی دلم هوس یه مهمونی عروسی، تولدی چیزی کرده که بریم از اول تا آخرش هی برقصیم و هی جیغ بزنیم و هی قر بدیم و پامون هم تاول بزنه!!!

آی دلم بارون می‌خواد... سرما می‌خواد!! قرمز و نارنجی پائیزی می‌خواد! آی تابستون لوس و بیمزه پاشو برو پی کارت! دلم پائیز می‌خواد. پائیز طلایی و نارنجی! پائیز خوشگل و بارونی! آی پائیززززززز!

آی دلم می‌خواد پیرو بند بالا دختری می‌داشتم که اسمشو می‌ذاشتم پائیز!

آی دلم می‌خواد زودتر برسم به روزای خوشگل روزه‌داری و شبای خوشگل افطاری و آش رشته و دعا و نماز و شبای قدر و ...

آی از حالا موندم اون روزا تشنگی تا 8 شب رو چیکارش کنم؟!!!

نظرات 18 + ارسال نظر
نازلی شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 10:37 ق.ظ http://darentezarmojeze.blogsky.com

چقدر چیز دلت میخواد ایده جون . چه خوبه که هر حسی داری اینجا زودی مینویسی. من لذت میبرم.

اوا خواهر جون چیزی نخواستم که هنوز! تازه موتورم روشن شده بود!

علی شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 10:39 ق.ظ http://siakia99.blogfa.com

آی خوش به حالت!...

ممنون...

مشی خانوم شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 10:42 ق.ظ http://mashi.blogsky.com

آی حال می کنم با این روحیت!‌آی حال می کنم با این روزه داریت!
ایدی جونم! من پاییز رو دوس دارم اما خیلی غم دادره! خیلی ! از حالا غمشو حس می کنم .انگاری همه خواب می شن.
اون بارونش خیلی محشره اما یه دفه آدمو می بره به روزای اشک.به روزای سخت!
منم واقعا" عاشق لحظه های افطارم. مرده حلیم دم افطار! اما خداییش تا 8 شب سخته!

من که اصلن غمشو حس نمیکنم. بیشتر واسم شادی و آرامش داره...
ایشالا روزای سخت دور شن تا پائیز تورو همش یاد روزای خوف بندازه... به خصوص که پائیز امسال اولین سالیه که رسمن دیگه تنها نیستی!

athena شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 11:55 ق.ظ http://under-line-of-life.blogfa.com

1.هادی ساعی که واقعا محشر است!
2.سفر ایتالیا را به شدت پایه ام!ارزو بر جوانان عیب نیست!:)
3.هوس مهمونی روهم پایه ام!ولی نه با اعمال شاقه!
4.واییییییییی پاییز بهترین فصل سال از نظر من!
5.ماه رمضون هم که خیلی صفاست!!! ولی تا 8 شب بعد، تا 5 هم دانشگاه باشی!!کلا میت خواهیم شد!
شادزی یا حق

واقعن محشره...
آرزو نه... تو بگو تحقق یک رویا... ما ایتالیا دلمون میخواد........
دقیقن!

ال - وای شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 01:24 ب.ظ

آی تو فقط دل خوننده های اینجا رو آب کن ...

ما که چیزی نگفتیم برادر من...

علی شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 02:28 ب.ظ http://www.mylostdreams.com/

آدم خوشحال میشه وقتی میاد و یک چیزی میخونه که همش بوی امید و شادی میده. ولی یادتون باشه تو ای عروسی که ای همه بالو و پویین میپرید و جیغ میزنید و میرقصید هر چی هم که پاتون تاول زد ای کفشاتون رو از پاتون در نیارید
منم پاییز رو خیلی دوست دارم

ممنون... حتمن حواسم هست... یادمه یه بار یه پرواز خیلی طولانی داشتم خدا بد نیاره وسط پرواز کفشامو درآوردم موقع فرود هواپیما خودمان را کشتانیدیم و این کفشا پامون نشد... ازون روز درس عبرت گرفتیم!!

صبا شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 02:38 ب.ظ http://www.hichkare.wordpress.com

سلام ایده جونم

میبینم که حسابی تیپ زدی خانوم خانوماااا

سفر مالزی یا ایتالیا! خیلی باحاله ...خیلی اونم تنهایی ...وای

ایشالا به همه اینایی که گفتی یه جا برسی

آی

من که میگم تنهایی هم خیلی حال میده... خیلی! کلن من که دوست دارم سفرای اینطوریه...

سمانه شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 04:52 ب.ظ http://hendoneh blogfa.com

1داستان جاب گذاشتم ارزش1بار خوندن رو داره تشریف بیارید(مخصوصا متاهل هاااااا)

خوب پس به درد من نخواهد خورد!

مشی شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 04:55 ب.ظ http://mashi.blogsky.com

آره امسال رسمن دیگه گرفتار بیدم تا آخر عمر مادر!
راستی ایدی چطوری کلمات توی وبتو تغییر می دی؟؟ مثل این؛ می خونمشون؛
باید تو کجا دست برد؟؟

تا باشه ازین گرفتاریا مادر جون! :دی
توی بخش ویرایش قالب تغییرشون میدم. یه نگاه بهش بنداز...

میلاد شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 07:19 ب.ظ http://alivingbeing.blogsky.com

به به! به به!
چه عجب! ما بعد مدت‌ها یه مطلب خوندیم توی وبلاگ شما که سرشار از حس خودخوش‌حال‌بینی بود!
این‌روزاتون مستدام گردد! هم‌چنین خوش‌خوشانتان!
بیسکوئیت موزی رو شخصا توصیه می‌کنم در عوض ساقه طلایی، چون بر خلاف اون یکی توی حلق آدم بعد از خورده شدن حس قیرگونی کف حمام رو ایجاد نمی‌کنه!
هادی ساعی هم به تنهایی نشون داد که هنوزم وابسته به یه نفریم. به قول یه بنده‌خدایی، مدال طلای تکواندومون هم خرج شد، باید دید دور بعد چی رو خرج می‌کنیم؟
به جای مالزی یه سر برین ایتالیا. ونیز و سیسیل شهرای مورد علاقه من هستن!!!
شبای قدرتون هم کلّی پر استفاده باشه براتون!
خوش‌حال شدم از خوندن متنتون الکی!
مرسی!!!

بعد مدتها؟؟؟ مگر شما چند وقته مطالب منو میخونید؟

میلاد شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 10:58 ب.ظ http://alivingbeing.blogsky.com

زیاد نیست
ولی مطالب قبلیتون رو همه رو خوندم
به نسبت خودتون گفتم بعد مدت ها

آهان.

خانوم زیگزاگ شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 11:13 ب.ظ http://Daily.30n.ir

آخ جون! چقده دومس میداشتم باهات آشنا شدم!! راسسی واقن هادی ساعی آبرومونو خرید آ

مرسی منم همینطور. خیلی بامزه و خوشمل مینویسی! آره والا...

نیمه خالی لیوان شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 11:16 ب.ظ

:)
خوشی هایتان مستدام

متشکرم.

زندگی یکشنبه 3 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 07:22 ق.ظ http://onsetoflife.blogsky.com

ایشالله همیشه از این ( آی) های خوشحالی داشته باشی....

پس دیروز خیلی به کامت بوده آی آدم حال میکنه همچین پستی رو میخونه




نه فقط دیروز کلن حال و هوام خوبه... خداروشکر...

زندگی یکشنبه 3 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 07:23 ق.ظ http://onsetoflife.blogsky.com

راستی با آی بارونت خیلی موافقم چون عاشقشمممممم در ضمن آش رشته هم زیر بارون میچسبه مگه نه؟

خیلییییییییییی... وای دلم خواست...

بهاره یکشنبه 3 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 08:38 ق.ظ http://rouzmaregiha.blogsky.com

ما هم آی حال نمودیم با این پستت آی حال نمودیم مخصوصا با قسم مالزی و ایتالیا و هادی ساعی و اومدن پاییز و زمستون و هوای سرد
راست میگیا تا ۸ شب باهاس صبر کنیم تا وقت اذون بشه! چرا من اصلا به این نکته بسیار بسیار مهم توجه نکرده بودم پس! منکه میمیرم تا اون موقع
از خودت مواظبت باش ایده جونم اینا:-*

نه نه بهاره جون به ساعت ۸ و اینا توجه نکن... فراموشی بهتره...

من آزادم یکشنبه 3 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 12:50 ب.ظ http://www.man-azadam.blogfa.com

چقدر روزا با هم متفاوته؟؟/همین چند وقت پیش همش غصه دار و بی حوصله بودی........خوشحالم که رو فرمی

آره من اینطوریم... گوشه های روحم خیلی تیزه!!! ممنون

اینموریکس سه‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 03:50 ب.ظ http://inmorix.persianblog.ir

چیز دیگه خواستی یا با چیز دیگه ای حال میکردی بهم بگو...خجالت نکشی ها

اینا که چیزی نبود... کلی چیز میخوام. تو غول چراغ جادویی؟ ایول ایول!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد