برای من

الهی در جلال رحمانی و در کمال سبحانی... تو را به رحمانیتت قسم...

برای من

الهی در جلال رحمانی و در کمال سبحانی... تو را به رحمانیتت قسم...

سخن از ناگفته ها...

سر در نمی یارم... از وقتی با خودم قرار گذاشتم که جلوی اومدن و رفتن خواستگار و نگیرم سه بار اومدن خونمون. اما بی فایده بوده. انگار یه چیزی هست... انگار این قضیه از دست من خارجه. انگار یه بازی n مرحله ای رو داری انجام میدی که بالا بری پائین بیای باید تا تهش رو بری درحالیکه حتی نمیدونی تعداد مراحل چندتاست. تهش کجاست. فکر میکردم آدمها بیان و برن بالاخره یکیشون اونقدر اوکی هست که بی فکر پیش قبولش کنم. اما در عمل اینطور نیست. خیلی متفاوته قضیه. کاش این بازی n مرحله ای زودی تمام بشه. یا رب مددی.

دوست عزیزم در شرف ازدواجه. معمولن در طول هفته باهاش میرم و در انجام خریدای ازدواجش همراهیش میکنم. در کمال حیرت متوجه شدم که انجام مقدمات عروسی کار خیلی سختیه. نیازمند وقت و حوصله زیادیه. به خصوصم که من آدم خیلی وسواسیم و سخت انتخاب میکنم... خدا به خیر کنه.

رئیس جان ماموریت تشریف بردن و من دارم نفس میکشم! کارتابل روی میزم هم به جای اونکه از حجم نامه ها و مدارک رسیدگی شده و نشده در حال فوران باشه، پر شده از کتاب هایی که دوست داشتم بخونمشون و آرامش الان بهم فرصت داده که از شرمندگیشون در بیام. عاشق خریدن کتابم. برم خودمو میون قفسه های کتابفروشی گم و گور کنم و با وسواس یه کتاب انتخاب کنم و در عرض یه روز ترتیبشو بدم. کتابی که الان میخونم رو دوست دارم. اونقدر خوشمزه است که ترجیح میدم نصفه رهاش کنم تا فردا... دلم میخواد خوشمزگیش تا فردا کش پیدا کنه. برعکس قدیما... الان اصلن با قرض گرفتن کتاب از این و اون و خوندنش حال نمیکنم. دلیلشم نمیدونم. دوست دارم خودم انتخاب کنم و بخرم و بخونم.

ها ها ها! سهمیه نت روزانه ام ته کشید و من مجبورم این پست رو تا فردا همینطوری نگهش دارم و فردا منتشرش کنم... ها ها!

نظرات 12 + ارسال نظر
پدرام سه‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 08:54 ق.ظ http://www.p10.blogsky.com/

با عرض سلام و خسته نباشید وبلاگ بسیار زیبایی دارید اگر تمایل به تبادل لینک هستید وبلاگ منو با عنوان (بهترین سایت دانلود رایگان ) تو وبلاگتون قرار بدین و به من اطلاع بدین تا شما رو لینک کنم.

تارا سه‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 09:00 ق.ظ http://www.dokhtare-darya.blogsky.com

پیش ازآمدن تو آبی آرام اجازه جاری شدن را ندارد
شقایق عاشق عید است و منتظر
آسمان غمگین است و چشم براه
پیش از آمدن تو قلبها بی ستاره و تنها....
غروب بی افق و سپیده دم بی نور....
فاصله ها مبهم و رویاها حقیقتی تلخ...
عشق احساسی غریب است وبهار بی مفهوم و پوچ.
پیش از تو چشمها در حسرت یک نگاه عاشقانه
وچراغ ساحل آسودگی ها در بی کرانی دریا ناپدید
پیش از تو نیازمند چیزی بودم که باورش کنم
و تو در راهی آرام و بی وقفه
اکنون به برکت آمدن توست...
که معنای واقعی شکفتن عشق را درک میکنم
نشسته ام به انتظاری شیرین تر از هر شاخه نباتی . همین

بهاره سه‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 09:14 ق.ظ http://rouzmaregiha.blogsky.com

اولللللللللللللللل
سلام سلام ۱۰۰ تا سلام
میبینم که رئیس تو رفته ماموریت، من دارم اینجا ذوق مرگ میشم... آخه فرقی نداره که رئیس رئیسه، نبود هرکدومشون آرامش خاطریست برای کارمندان:دی
بازم میبینم که خدا قرار گذاشته با خودش امسال هرجور شده بفرستت خونه بخت (چشمولک) خوفه، بد که نیست:)
آره خرید عروسی خیلی سخته ولی در عوضش خیلی هم شیرینه و آدم خوشش میاد... تو بیشتر برا این خسته شدی که خرید مال یک نفر دیگه ست اگه ببینی همه اون چیزای خوشگل خوشگل که داری می خری مال خودته، کلی هم کیف می کنی برا خودت:)
منم از قرض گرفتن کتاب اصلا خوشم نمیاد... فقط دوست دارم کتابای خودم و بخونم... خرید کتاب و هم که دیگه نگو... زیباترین کار تو دنیا به نظرم گشتن و پیدا کردن یک کتاب خوبه:)
پس چرا اسم کتابی و که داری میخونی نگفتی؟
از خودت مواظبت باش دوستم:-*
در پناه حق باشی:-*

سلاممممممم...
اره ها... مرسی از حس خوبی که نسبت به نبود رئیس من داری. اتفاقن هفته پیش رئیس یکی از دوسهام نبود من جای اون شاد میزدم!
خدایااااا... یعنی میشه؟!!! خوب معلومه که میشه. نه بد که نیست. من از اون ور افتادم. میگم چرا اونی که باید نمی یاد منو برداره ببره!
اوممم... البته اینم حرفیه... واویییییی خیلی کیف میده ها... الان خودم کلی کیفور شدم از تصورش.
کتاب من عقاید یک دلقک نوشته هاینریش بل
تو هم مواظبت باش خودتو... :*

دزی سه‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 09:40 ق.ظ

اووووووووووووول

:)

مسافر دره سبز سه‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 10:54 ب.ظ http://mosafer1363.blogfa.com/

سلام .خوبییییییی؟ من امروز توی tvدیدم نمایشگاه قراره تو همون مصلی برگزار بشه توشم نشون می داد .خدا کنه حرف تو درست باشه من مصلی دوستتتتتتت ندارم . راستی از آشنایت خوشبختم

سلام. مرسی.
ای بابا... مامان......... من کر میکردم نمایشگاهو بردن اون ور نگو همون مصلی است... بخشید که بیخودی امیدواری دادم! :( ایشالا سال بعد این کارو بکنن.
مرسی. منم همینطور

دزی چهارشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 02:07 ب.ظ

کجایی نیستی؟؟؟؟؟؟

:)

فروغ چهارشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 04:20 ب.ظ

سلام دوست خوبم
خوشحالم که رئیست نیست و تو راحتی.
خوش باش

مرسی...
الهی تو هم همیشه خوش باشی

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 03:01 ب.ظ

سلام...فکر کنم امسال دیگه ساله شماست...سالی که خوبست از بهارش پیداست....فکر کنم شما هم یواش یواش باید به فکر خرید باشین....من هم از قرض گرفتن کتاب بدم نمیاد هم از قرض دادنش...مهم خوندنشه...به قول قدما که میگن : کتابداری دشمن کتابخوانیست....

inmorix پنج‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 03:01 ب.ظ http://inmorix.persianblog.ir

سلام...فکر کنم امسال دیگه ساله شماست...سالی که خوبست از بهارش پیداست....فکر کنم شما هم یواش یواش باید به فکر خرید باشین....من هم از قرض گرفتن کتاب بدم نمیاد هم از قرض دادنش...مهم خوندنشه...به قول قدما که میگن : کتابداری دشمن کتابخوانیست....

سلام. امیدوارم همینطور باشه که شما میگید.
نه اینجوریا هم نیست. ما کتابهای خونده امون رو نگاه میداریم.

بهاره شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 08:33 ق.ظ http://rouzmaregiha.blogsky.com

سلام دوست جون
خوفی؟
کجایی پس؟:)
از خودت مواظبت باش، خیلی:)
قربانت:-*

سلام...
همینجاهام. زیر سایه شما.
:*

آبینه شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:59 ق.ظ

ایشاالله به زودی گیم اور بشی تو این بازیه :) فکر بد نکنیاااا یعنی اینکه به زودی تا مرحله آخر برسی

ممنون. ایشالا :)

فروغ سه‌شنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 03:05 ب.ظ

سلام ایده جان
نبودم چند روزی. ولی امروز اومدم. باورت می شه یک شنبه استادم را دیدم. خیلی روز خوبی بود. باز کلی چیزهای جدید یاد گرفتم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد