زندگی یه بار دیگه اون روی غیرقابل پیش بینی و یهویی شو بهم نشون داد.... یهو درگیر تویی شدم که با تصویر ذهنی ایده الم که هیچ با صد متر اون ور ترشم سنخیتی نداشتی... دارم سعی میکنم بی خیالت شم. تصمیم امو گرفتم ولی یکم زمان میبره اثارش از روی قلبم و روحم پاک بشه. تقصیر خودم بود.... فک میکردم گرفتارت نمیشم.