آدمهایی هستن مثل من، که فقط ادعا دارن. یه مشت افکار پوچ و واهی که دلمونو بهش خوش کردیم و فکر میکنیم آوازه‌‌ش تا کجاها که نباید برسه...
پای حرف که میشه در می‌آیم که آدمیزاد موجود مقدسیه و باید دوستش داشت. بهمون مجال بیشتر که بدن پامونو فراتر می‌ذاریم که "من همه‌ی موجودات رو دوست دارم، به انسانی که اشرف مخلوقاته عشق می‌ورزم و اون رو هم‌تای خودم می‌دونم... اگرم نباشم به این سمت حرکت میکنم. چشم‌اندازم اینه!"
خوب تا اینجای کار همه چیز عالیه. آدمهایی که معمولن تو رو نمی‌شناسن یا فکر میکنن می‌شناسنت، با خودشون به‌به و چه‌چه میکنن که فلانی عجب آدم نوع‌دوستیه... عجب عشق بشری که به فکر تعالی و رشد "انسانه"...
حالا اگه یکی که سرش به تنش می‌ارزه سرک بکشه توی زندگی همین من نوعی، با موجودی رو‌به‌رو میشه که رسمن و حقیقتن و عمیقن 99.9 درصد آدمهای دیگه رو "آدم" حساب نمی‌کنه و به خیالش همه Fake ان. نه که فکر کنین نقش بازی میکنه ها... واقعن نظرش همینه. نگاه که کنی می‌بینی آدمها توی زندگیش چیزی نیستن جز چندتا پوزیشن الکی و جالبترش اینکه واسه همین آدمهایی که Fake بودنشون بدیهیه وقت می‌ذاره، سعی میکنه دوستشون بداره و بنامه، بهشون کمک کنه و خلاصه هر چیزی که شما فکر کنین.
تابع بشردوستی واسه خودمون تعریف می کنیم! دامنه‌ش دنیا رو بر می داره، منتهی چی؟ برد تابع همون آدمهایی‌ان که چیزی جز یک توهم Fake و توخالی نیستن تو زندگیمون. خیلی احمقانه‌س نه؟
واقعن متاسفم برای خودم...
کلیدواژه‌ها: احمق، Fake، FAKE، fake، انسان، آدم، بشریت، دور شو، تنها باش
هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا اینجا میشه حرف زد و حال ایده جونم اینا رو پرسید
فعلا ذوق زده شدم... بذار برم پست و بخونم و بیام دوباره نظر بذارم
بله همینه دقیقا... این موضوع در مورد همه آدما صدق میکنه... آدما از خودشون اون چیزی رو نشون میدن که دوست دارند نه خود خود واقعیشون و... به نظر من این موضوع یک چیزی طبیعیه ایده جان... چیزیه که تو ذات بشره و دست خودشم نیست
خیلی خوب شد که دوباره نظرات و باز گذاشتی
مواظب خودت باش دوستم:-*
کاش میشد به یه دوستی اطمینان کرد بعضی وقتا از اینکه اینهمه نقش بازی میشه لجم میگیره
اول سلام و چه عجب تونستم برات کامت بدم
درسته آدمها خیلی متفاوتن و با هم فرق دارن از زمین تا آسمون بالاخره نظر تو هم برای خودت مهمه و دست خودته که کیو آدم بدونی و کیو fake
هورا صفحه نظرات بازه!!!
من این پستتو هنوز نخوندم ، گفتم اول کامنت بذارم تا وقت از دست نره!
چی بگم! ولی من هیچوقت همه آدما رو دوست نداشتم....به نظر من حرف درستی نیست که آدم بگه همه خوبن و آدم باید همه رو دوست داشته باشه. اگه همه خوب بودن که دنیا دیگه لطفی نداشت!
تقصیر تو نیست که وقتی می بینی یه نفر عقلش به اندازه یه عدد جو می مونه اعصابت به هم می ریزه یا وقتی کارای کثیف بعضی آدما رو میشنوی ازشون بدت میاد. این طبیعییه و اگه اینجوری نباشه عجیبیه ! باور کن!
اوللللللللللللللللللللل! سلامممممممممم! پوسیدمممم! ترکیدممممممممممم! پکیدممممممممم! الو! الو! خودتی ؟؟ ایده؟؟
ای خدا! ایدی چه کنیم دیگه! همیشه هر چیزی در حد حرف باقی می مونه و هیش کی نمی تونه بهش جامه عمل بپوشونه!
نمیدونم چرا حس میکنم این پست رو وقتی نوشتی که دلت گرفته بوده؟ داری زیاد سخت میگیری ایده...
دلم؟ نمیدونم... دلگرفتگی یه چیز همیشگیه تو وجود من. منحصر به این نوشته نیست. همشون توام با حس نوشته شدن.
چه عجب...خناق گرفتیم بس که خوندیم و خفه خون بودیم!!!
متاسف نباش واسه خودت...اینجوری نبود آدم حسابی نبودی...مهم اینه که واسه همونی که فکر میکنی ؛فیکه؛ وقت میگذاری.
چه عجب کامنت دونی را باز کردی . مثه چه حسی داشتم ؟ کسی که دهنش را بسته اند و به زور می خواد چیزی بگه اما نمی شه .
خوب خدا را شکر دهان ما را باز کردی
هر چند که بخواییم چرت و پرت بگیم .
منم گاهی تو زندگیم شدیدا حس می کنم همه آدامها را دوست دارم . می تونم دنیا را بغل کنم ولی گاهی هم حس می کنم همه حالم را به هم می زنند با این افکار مسخره و زندگی های الکیشون .
بعدا به این نتیجه رسیدم که این تصوراتم منشا از حال روحیم می گیره . وقتی خودم خوبم و مورد محبتم و همه چیزم روبه راهه همه را دوست دارم و برعکس
به هر حال این به نسبت دوران تغییر می کنه ولی هم زمان و هم راستا نیست
اولا خوشحالم که باز هم کامنتدمیتونو فعال کردید
بعد هم
ما اتفاق ساده ای هستیم،
که افتاده ایم.
پس شاید باید ساده تر فکر کرد
جالب بود... خانوم زیگزاگ هم نظر شما رو دارن... یه اشنایی تو زندگیم هست که خیلی ساده و شفاف و بدیهی فکر میکنه... وقتی باهاش حرف میزنم اونقد حال میکنم که خدا میدونه. از بحث باهاش لذت میبرم... ولی خودم هیچ وقت نه میخوام نه میتونم مث اون باشم. خوب هر کسی یه جوریه
بخاطر این که ما فکر میکنیم بیشتر و بهتر میفهمیم. با خودمون میگیم: کاش همه روشنفکر بودن(!!) ولی حالا که این طور نیست پس بزن دخلشونو بیار!
دخل همه چیو در آوردم از یه طرف... از اون طرف همش فکرم مشغول چیزایی که زدم داغونشون کردم :(
سلام
کلا دارم چرند میگم فکر کنم! سرمان به شدت درد میکند یکم فشار آورده به ذهنمان! 
اتفاقا وقتی بعضی اوقات حس میکنم که چقدر همه آدم ها رو دوست دارم و عاشقشونم و بعد یه موقع هایی به خاطر کارهاشون متنفر میشم ازشون دچار همین سردرگمی میشم که گفتی!
ولی شاید کمی خودخواهی قاطیش باشه ولی وقتی من میگم عاشق آدم هام !یعنی عاشق آدم هام ! نه اون هایی که فقط جانور دوپان و نه در لحظاتی که جانور دوپان یعنی اون آدمیته نیست!
نتیجه ی کلی : اگه آدمی آدمیت داشته باشه نمیتونم توی زندگیم ایگنورش کنم و fake بدونمش!
شادزی یا حق
من از هیچ آدمی متنفر نمیشم معمولن. الان فهمیدم این اشتباهه... احساسات آدم موازی و درکنار هم رشد میکنن. تنفر اگر رشد نکنه عشقم همونجا با خودش سرکوب میکنه. این سردرگمیم به خاطر تنفر از آدمها نمیشه. خواستم همینو بگم.
چقدر خوب که تو میتونی کسیو الکی فرض نکنی
شانس اوردی کامنتدونی رو باز کری وگرنه تحریمت میکردم!
راستی حالت خوبه ؟! از نوشته هات دارم به یک نتایجی میرسم
چه نتایجی؟ که عاشق شدم؟! که مشکل روحی دارم؟! نیاز به ویزیت دارم؟ وضعم خرابه؟ دارم میمیرم؟
سلام
چه خوب که قسمت نظرات را فعال کردید.
پاسخ سوال شما را در همان قسمت دادم. اگه لازم باشه آماده بحث بیشتر هم هستم.
موفق باشی
ممنون. خوندم. پاسختون کافی بود :)
به به ایده خانم گل میبینم که بعد از مدتها میتونیم با شما ارتباط برقرار کنیم و از این موضوع بسیار خرسندیم.
با نوشته شما خیلی ارتباط برقرار نکردم ولی یه جورایی حق با توه.
مواظب خودت باش عزیزم. گاهی نوشته های قبلیت خیلی نگرانم میکرد. همیشه برات دعا میکنم.
ایده جان چرا نظراتتو میبندی؟ عزیزم دارم برا شب یلدا پول جمع وکنم اگه خواستی خبرم کن.
اصل موضوع رو ننوشتی که چی شده یاد این حرفها افتادی؟؟؟؟؟؟؟؟؟چطوری؟؟؟؟خوبی؟؟؟؟؟؟
سوال خوبی کردی! خوب یه اتفاق باعث شد یاد همه این حرفا بیفتم. خوبم مرسی :)
خانوم شما نمیخواین افتخار بدین به ما هم سری بزنین؟! زیاد بهتون بد نمی گذره ها
شما تا حالا رو نکرده بودین آخه آدرس مبارک رو!!!! خدمت میرسیم! آب و جارو کنین :دی
شعر بالایی یه بوهایی داره هاااااا
Sad but true
exactly....
این متن شما خیلی جالب بوده.
ولی درک شخصیت واقعی انسانها زمانی رخ می دهد که با آنها زندگی کرده باشید. و آنها با شما صادق باشند.
به نظر من شناخت انسانهای معتقد و با ایمان خیلی راحت می باشد.