یک سالی از آغاز به کارم گذشته بود که شرکتمون منتقل شد به یه ساختمون دیگه. واحد ما یه معاونت بود که منم بنا به نوع کارم همیشه کنار دفتر معاونت قرار میگرفتم. وقتی اومدیم ساختمون جدید، قبل از ورود ما میز و صندلیا رو خودشون چیده بودن. یادمه صندلی من و همکارا اصلن خوب نبود. یه سری صندلی طوسی مزخرف غیرارگونومیک که انواع و اقسام دردها رو طی نشستن روش تجربه میکردی. معاونمون (همونطور که اتاق همه معاونا اینطوریه) یه میز و صندلی عالی داشت و یه میز جلسات بزرگ تو اتاقش بود با 6 تا صندلی آبی خوشگل ارگونومیک دورش!
روز اول معاونمون نیومده بود. در واقع میخواستن اونجا رو کمی تمیز کنن که ایشون بعد بیان. من و یکی از همکارام (که میزان خل و چل بودنش هماندازه من بود) طی یک اقدام شاید واقعن احمقانه، نمیدونم با چه جرأت و عقلی رفتیم دوتا صندلی آبی از دور میزجلسه معاون محترم برداشتیم و دوتا صندلی درب و داغون طوسی خودمونو گذاشتیم جاش!!! دو روزی گذشت و معاونمون برای اینکه ببینه وضع سالنها چطوره اومد بازدید. لازم نیست بگم اولین چیزی که به چشم میومد دو تا صندلی آبی میون انبوه صندلیهای طوسی بود که البته وقتی تو خودت اون دوتا صندلی آبی رو گم کرده باشی خیلی بیشترم به چشم میاد!!! معاونمون در کمال آرامش فقط گفت به به چه صندلیهای خوبی! مبارکه! هیچ وقتم ازمون پسش نگرفت. اما الان که فکر میکنم واقعن نمیتونم تصور کنم چطوری این کارو کردیم. واقعن خیلی حرکت چیززززی بود.
من فکر میکنم اینجور کارا فقط از خانوما بر میاد.(بدون قضاوت مثبت یا منفی...البته)
ازین بعد نگاه نکرده بودم...
حقتو نگیری می خورن یک آب هم روش
روزی ۹ ساعت کار مبکنی با استرس زیاد
باید مواظب تحریم باشی با تمام بانکهای مورد نظر همه چیو چک کنی با کمپانیهای خارجی مکاتبه کنی
ایمیلاشون رو بدون معطلی حتی تو روز تعطیل و حتی توی مرخصی جواب بدی اونم با لپ تاپ شوشو
۱۰۰ هزار دلار و حواله کنی و ۴ روز استرس نرسیدنش به حساب یارو رو بکشی
با کمپانیهای زبون نفهم خارجی سر قیمت و نحوه پرداخت و نرسیدن به موقع اسناد به بانک و هزار کوفته دیگه سگ دو بزنی اون وقت آخر ماه ۳۵۰۰۰۰ تومان حقوق بگیری و کلی منت ......
حالا تو صندلی نداشتی به من میگن حتما پیگیر اوضاع باش میگم باشه ولی من کامپیوتر ندارم تو خونه ( اگر بفهمن دارم بیچاره ام)
میگن از لپ تاپ شوشوت استفاده کن
بزنم لهشون کنم به قرآن
ای بابا اینا دیگه کین. خوب بهشون بگو ایرادی نداره من کارارو شبا هم پیگیری میکنم ساعت کارکردمو میارم روی حقوقم بکشید!!! البته خودم جوابشو از حالا میدونم! اما خیلی پرروان
سلام ایده جونم اینا
خوفی؟
میگم عجب معاون فهمیده و دانایی داشتید... اگر معاون ما بود هم صندلیهاش و ازمون پس میگرفت و هم توبیخمون میکرد
خودت خوب خوبی؟
مواظب خودت باش دوست جونم.
در پناه حق باشی
اره واقعن. خودم که خیلی قبولش دارم. شانس اوردم هر کی دیگه بود تا حالا تیکه بزرگم گوشم بود.
خیلی با حال بود .می بخشی من خوش خنده هستم. مردم از خنده

منم از آدمهای خوش خنده خیلی خوشم میاد!!
من اگه بودم دوست داشتم ایشون ازم بازخواست کنند تا اینکه به روی مبارکشون نیارند و صندلی رو ازم نگیرند.
البته اینجانب روش دیگری دارم و آن اینست که با درخواست های غیر متعارف و سماجت وسیله ی مورد نیازم رو به دست میارم ... اما افسوس که این فقط در مورد اشیا صدق می کند ...
ای بابا مازوخیستی مگه تو.
سلام خیلی قشنگ بود چه کار خوبی کردید چه قدر هم معاون ه با شعور بود البته از معاون و ریس ایرانی بعید ه مگر نه کار شاقی نکرده !
چه خبر؟ بچه فیل خوبه؟ راستی خبریه شیطون ها که فرصت قرار با ما رو نداری:)
بهم بگو چه خبره اگخ دوست داشتی :)
سلام. مرسی سلامتی. بچه فیلم خبر ندارم. خوب فچ کنم مامانش هنوز توی دپرشنه!!! من که باتو قرار گذاشتم تو گفتی هفته بعد!!! بعدشم خبری ازت نشد!
ببینیمت!!!!
من وبلاگ شما را در پیوند های وبلاگم قرار دادم . اگر شما هم مایل بودید خوشحال خواهم شد مرا در لیست پیوند های خود قرار دهید .در ضمن به من حق بدهید از روی اسمتان مشکل است فهمیدن جنسیت .
ممنون. من دخملم! :دی
نه ولی واقعا کار جیزززززززززززی کردیا!!!

خوشمان آمد...
آره والا... بهتریم واه همین چیز بود!
اخه من دیدم بابا حالشون خوش نیست و این حرف ها گفتم بهتره یه وقت دیگه


حالا هروقت دوست داشتی بگو من میام!!
به به اسمایل دار شدی
چشم!!!!
غیر ارگونومیک یعنی چی؟!
خیلی تخصصی نوشتی 
یعنی ناراحت! نامنطبق با سیستم بدن و سلامت آدم. یعنی چشم و چار و کمر و دست و پات له و لورده میشه!
حرکت چیزززززز = حرکت چــــــــِنـــــــــد ِش!
اشکال نداره . مهم درسیه که از این جریان گرفتی و در حین صحبت با نفس خویشتنت ! ازش یاد خواهی کرد
اره اونم میشه گفت!
والا درس که فقط این بود که مدیرا باید به کارمنداشون برسن که کارمندا ازین کارا نکنن!
سلام...بابا ایول مهندس...چه کردی!!من اگه جای معاونتون بودم با کمال احترام صندلیها رو پس میگرفتم .دلیلشم واضحه که نباید بین افراد تفاوت باشه....
ولی خوب چه کاری کردین..به نفعتون شد
تو اگر معاون میشدی معاون خسیسی میشدی! درستش این بود که در کمال احترام همه صندلیهای طوسی رو با صندلیهای آبی عوض کنی!!!